مرز و قلمرو فیزیک و متا فیزیک کجاست؟ (۱)

دانشمندان در آغاز قرن 21 تلویحا ، وجود و حضور دنیاهای موازی که در طیف شهود رصدی بشر نیست را پذیرفته اند. و به کمک ریاضیات، به ابعاد دیگری از جهان( در کنار چهار بعد مکشوف) پی برده اند. ولی چرا نقطه عطف علم و دین بر روی  بعد(مکان) ناپیدا منطبق گشته است؟تعاریف ماده و ضد ماده ،فیزیک و متا فیزیک ،غیب و شهود ، انسان و جن در فیزیک و علم آینده بشری چه جایگاهی را خواهند یافت؟ سوره رحمن  و جن که همیشه بر سر در مساجد وکوی و برزن تلاوت میشود ،دارای چه مضامینی از حقیقت دنیای شگفت انگیز خلقت الهی است؟ در این اینجا قصد داریم ببینیم که آیا فیزیک با تشریح نظریه کوانتوم قصد دست اندازی در حوزه متافیزیک را دارد ؟  آیا میتوان دردو حوزه فیزیک و متافیزیک مرزی تعیین کرد؟ و یا دنیاهای موازی در کنار یکدیگر به حکمت الهی دارای همزیستی هستند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

یا بنی آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنه ینزغ عنهما لباسهما لیریهما سوآتهما انه یراکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم انا جعلنا الشیاطین اولیاءللذین لا یومنون(اعراف/ 27).


ای فرزندان آدم ! شیطان شما را نفریبد و...چه اینکه او و قبیله اش شما را میبینند از جائی که شما آنها را نمی بینید،ما شیاطین را اولیــــای کسانی قرار دادیم که ایمان نمی آورند.


براستی مرز ماده و ضد ماده کجاست؟چرا زمانی که جهان را با همه کهکشانها و ستاره ها و سیارات و طیف گسترده ای از دیگر اجرام وزن میکنیم ، میبینیم ماده تاریک و انرژی تاریک حکایت از ناپیدائی جرم عظیم غیرقابل تصوری را دارند؟

ماده تاریک  وانرژی تاریک چیست؟ چرا فیزیک نوین به چهار بعد انیشتین رضایت نداد؟بقیه جرم جهان در کجــــــا پنهان شده است؟نظریه ریسمانها که در سر شاخه علم فیزیک کوانتوم ،ردیابی و پردازش میشود به دنبال چیست؟چرا اساتید اعظم فیزیک همه چیز را رها کرده و علم ریاضیات پیشرفتــــــــه را در خدمت جهان چند بعدی گرفته اند؟ آیا جهانهای موازی به ریسکش می ارزد؟ این جهانهای تو در تو و موازی چیستند که دنیا ، میلیاردها دلار و یورو خرج آن میکند؟

بله خداوند تاس نمی اندازد؟وپردازش خالق بی همتا بقدری پیچیده است که چاره ای جز هذیان گوئی نداریم!
و حالا جهت بررسی این سوال که آیا بین فیزیک و متا فیزیک و در کل بین ماده و ضد ماده مرزی است، به کنکاش در دنیای کوانتوم می پردازیم.دانشمندان فیزیک با ارائه نظریه ریسمانها ،بدنبال کشف نیروی واحد کیهانی هستند.میدانیم که انیشتین تا سالهای پایانی عمر خود (۱۹۵۱ م) در پی اتحاد دو نیروی گراویتون(جاذبه) و الکترومغناطیس بود. در آن زمان دانشمندان جوان هم عصر وی، دو نیروی اتمی قوی(چسب بین پروتون و نوترون درون هسته) و ضعیف( رادیو اکتیو) را به انیشتین تقدیم کردند ، که وی از پذیرفتن قوانین کوانتوم سر باز زد. و جمله معروف خداوند تاس نمی اندازد را جهانی کرد!

برای اینکه بفهمیم آیا مرزی بین ماده و ضد ماده یا فیزیک و متافیزیک و یا شهود و غیب موجود است؟ باید صابون فهم مطالب زیر را به تن مالید!

آیا جهان ما صرفا به چهار بعد طول ،عرض، ارتفاع و زمان ختم می شود ؟

زمانی که شما با دوستتان در خیابان طالقانی (x)، کوچه هشتم - پلاک 20(Y) قرار می گذارید،صرفا دو بعد X , Y  را تعریف کرده اید.  چنانچه ساختمان شماره 20 دارای چند طبقه باشد ، ناچارید که طبقه یا بعد سوم (Z)را هم آدرس دهید! ولی آیا ارتباطات ما در همین سه بعد خلاصه میشود؟ خیر ، چرا که دوست شما زمان ملاقات (بعد چهارم) را نیز از شما خواهد پرسید!!

اگر زمان را از شما نپرسد ، احتمال اینکه هردو در یک زمان در محل ملاقات حاضر شوید بعید است.(فردا ،یک هفته دیگر ویا ...). پس بعد چهارم نیاز چندانی به کشف نداشت.ولی محاسبه آن در روابط الزامی است. دانشمندان با محاسبات خود فرض حضور بعد پنجم و ششم وهفتم تا یازدهم و حتی بیشتر را به تحقیق گذاشتند.چطور؟

در خیابان یا محله خود به پرند ه ای که روی کابل کشیده شده بین دو تیر چراغ برق نشسته ، از فاصله دور ، نظری بیندازید. چه می بینید؟ پرنده ای که بر  روی یک رشته کابل تک بعدی ( که در جهت طولی  X امتداد یافته ) نشسته است! حالا از نزدیک به آن نگاه کنید ، تعجب خواهید کرد . کلافی ریسمانی از چند سیم که درهم پیچیده شده است. و مورچگانی برروی  آن با جهتهای متفاوت در  حرکتند . درجه آزادی حرکت مورچه در ابعاد بیشتری تعریف پذیر است. و از دید مورچگان ،  کابل یک بعدی پرنده ،دنیا ئی چند بعدی جهت حرکت آنهاست ! 

دانشمندان از همین روش جهت نگریستن به مولکولها و سپس اتمها و بعد از آن ذرات بنیادی و در نهایت کوارکها  سود جستند. تا زمانی که از دور به دنیای ماکرو نگاهی داشتند ، چهار بعد ، اجازه درک ابعاد بیشتر را نمیداد. ولی وقتی وارد دنیای کوانتوم شدند ،قوانین فیزیک شروع به بازی در آوردن کردند! آیا دنیای در هم پیچیده ریسمانی شکل درون زیر خرد ذره ها که ابعاد بیشتری را وسوسه میکردند ، دارای هیبتی عظیم با قوانین خاص خود در کنار دنیای ماست؟ اگر اینطور است ، ساکنین این دنیای موازی  چه کسانی هستند؟

به دنیای کوانتوم خوش آمدید...فقط چند نکته را به خاطر بسپارید!وقتی پائین می آئید، صحبت از مرز ماده و ضد ماده و فیزیک و متا فیزک را به میان نیاورید! ( چون مرزی وجود ندارد).برای خودتان گفتم تا در برگشت دچار مشکل نشوید!

یک تکه سنگ را از زمین بردارید و در دست بگیرید. خوب به آن نگاه کنید .چه چیز میبینید؟ ماده ؟ بله! اگر وزن و جرم و بار داشته باشد ، حتما حدستان درست است.

راستی این سنگی که در دست گرفته اید بعد دارد؟ پس تجزیه پذیر است! به چی؟ به کانیهای اولیه و کانیهای ثانویه!سپس به عناصر و مولکولها و اتمها (ذره). میدانیم که ذره هم بعد دارد و اینبار حتما به خرد ذره ها ی الکترون ،پروتون و نوترون تقسیم میشود!

 دموکریت در یونان در سالهای  370-460 قبل از میلاد مسیح ،اتم (ذره )راتعریف کرده بود.ولی از ذرات بنیادی یا همان خرد ذره های ما(الکترون،پروتون و نوترون) ،چیزی به میان نیاورده بود.

در سال ۱۹۶۰ بود که دانشمندان اعلام کردند اون سنگی که در دست شماست و تا مرحله ذرات بنیادی شکافتید از زیر خرده ذره هائی تشکیل یافته است، که برخی کوارک نام گرفتند.

حالا دو نردبان برای پائین رفتن  درغیب یا عالم ناپیدا  داریم:

زیر ذره های عامل انرژی (بوزون )و زیر ذره های عامل ماده(فرمیون).

این مطلب ادامه دارد...!
منبع:www.vmrpcr.ir

آیا سال 2012 پایان جهان هستی است؟


هفت نظریه علمی که می تواند پایان جهان را پیش بینی کند
گروه فناوریهای نوین: بر اساس شواهد علمی موجود و مدارک تاریخی قدیمی نظریه هایی که به احتمال نابودی جهان تا سال 2012 پرداخته است مورد بررسی قرار گرفته است.

بسیاری از دانشمندان با توجه به شرایط کنونی زمین و بحرانهای موجود بسیار نگران حیات بشر بوده و به مطالعه بر روی حقایقی می پردازند که می تواند روزی منجر به اتمام حیات بر روی سیاره آبی شود. به اعتقاد برخی نظریه ها پایان یافتن جهان که در تقویم باستانی اقوام مایان تاریخ آن سال 2012 ذکر شده است می تواند به دلایل مختلفی به واقعیت تبدیل شود. نشریه تلگراف نیز با توجه به این نظریه ها و مدارک به بررسی برخی از این دلایل و میزان احتمال تحقق آنها تا سه سال آینده پرداخته است.
 

 

1- حمله بیگانگان فضایی


این پدیده در ابتدا به موضوع بسیاری از آثار هنری علمی تخیلی تبدیل شد اما به تدریج محققان دریافتند که نگرانی از حمله بیگانگان به زمین رو به افزایش است. تعداد موارد مشاهده یوفوها افزایش پیدا کرده و نشانه ها و مدارک زیادی از مشاهده این پدیده های غریب ارائه شده است. از جمله این شواهد تلاش دولتهای مختلف در سرتاسر جهان برای کنترل یوفوها طی 50 سال گذشته است. اما با وجود تمامی این شواهد و مدارک که

بسیاری آنها را خیالی و زاده توهم شاهدان می دانند، احتمال وقوع حمله بیگانگان به زمین تا سال 2012 تنها 0.1 از 10 تخمین زده شده است.


 

2- برخورد با زمین


هزاران انجمن اینترنتی و سایتهای مختلف اعلام کرده اند زمانی در اوایل قرن 21 میلادی سیاره ای ناشناخته با زمین برخورد کرده و یا از فاصله ای بسیار نزدیک از کنار آن عبور خواهد کرد و در نتیجه تمدن را نابود کرده و یا خسارات و دگرگونی های عظیم و جبران ناپذیری را بر روی زمین به جا خواهد گذاشت. این سیاره با نام خیالی "نیبیرو" سیاره ای در منظومه خورشیدی فرض شده است که در مداری نامنظم در حرکت بوده و هر سه هزار و 700 سال یکبار به قسمتهای داخلی منظومه خورشیدی راه پیدا می کند. شواهد بسیار کمی برای اثبات این نظریه ارائه شده است که از آن جمله می توان به معرفی 10 سیاره توسط ناسا در سال 2005 اشاره کرد که در خارج از منظومه خورشیدی به سر می برند و شاید تا سال 2012 به قسمتهای داخلی منظومه خورشیدی وارد شده و از نزدیکی زمین عبور کنند. با این همه احتمال وقوع این برخورد 0.2 از 10 تخمین زده شده است.



3- بحران خورشیدی


این بحران یکی از معدود سناریوهایی است که با انتهای تقویم مایانها در ارتباط است و می تواند پایه علمی داشته باشد. در این سناریو که احتمال وقوع آن 0.3 از 10 برآورد شده است، تابش های شدید خورشیدی و یا انفجارهای گازی در دسامبر 2012 می تواند زمین را در خود غرق کرده و نوع بشر را به همراه اکو سیستم زمین نابود سازد. تاکنون شواهدی مبنی بر وقوع چنین پدیده ای در سال 2012 ارائه نشده اما ارتباطاتی میان دوره های 11 ساله خورشیدی و چرخه زمانی تقویم مایانها یافته شده است. با این حال با وجود اینکه شعله های خورشیدی می تواند برای برخی از تجهیزات، ماهواره ها و فضانوردان مشکلاتی را ایجاد کند اما از قدرتی که بتواند زمین را حداقل تا سال 2012 ویران سازد برخوردار نخواهد بود. تنها خطر جدی که از سوی خورشید زمین را تهدید می کند، اتمام انرژی خورشید و بلعیده شدن زمین توسط این ستاره عظیم است که آن نیز تا پنج بیلیون سال آینده ممکن خواهد بود.


 


4- تغییر قطبهای مغناطیسی


بسیاری معتقدند قطبهای مغناطیسی زمین در سالهایی نه چندان دور تغییر خواهند کرد و بر الگوی چرخش مداری زمین تاثیر گذاشته و فاجعه ای بزرگ را به وجود خواهد آورد. این افراد مدارکی از تغییر قطبی زمین در گذشته ارائه کرده و معتقدند این تغییرات را می توان با مطالعه نقاط خورشیدی و تئوری میدانهای مغناطیسی مشاهده کرد. در عین حال برخی معتقدند مایانها و مصریان باستان نیز از وقوع چنین پدیده ای در آینده آگاه بوده اند اما این راز امروزه توسط دولتها مخفی باقی مانده است. محققان دانشگاه پرینستون و تولوس در فرانسه با بررسی مدارک مختلف دریافته اند که سیاره زمین در حدود 800 میلیون سال پیش دورانی را برای متعادل سازی قطبهای خود پشت سر گذاشته است. تغییر زاویه 50 درجه ای در قطب شمال طی 20 میلیون سال از جمله شواهدی است که محققان به آن دست یافته اند و بر همین اساس معتقدند امکان وقوع چنین پدیده ای وجود دارد اما طی یک میلیون سال آینده و درصد احتمال وقوع آن یک از 10 خواهد بود.

http://www.marshal-modern.ir/Archive/8555.aspx

 


5- ابر آتشفشان


انفجار ابر آتشفشانی یکی از عظیم ترین انفجارهایی خواهد بود که در تاریخ بشر دیده شده و در اثر افزایش میزان ماگما در هسته زمین و عدم وجود راه فرار از این منطقه از زمین به وجود خواهد آمد. نتیجه چنین انفجاری پراکنده شدن میزان زیادی از گازهای سمی در اتمسفر زمین و پوشانده شدن قسمتهای زیادی از خشکی ها توسط ماگماها خواهد بود. تصاویری که توسط ماهواره ها طی سالهای گذشته به ثبت رسیده است نشانه هایی از تغییر را در سنگهای مذاب زیر زمینی نمایش می دهد که می تواند درصد احتمال این انفجار را یک از 10 ساخته و مدارک علمی را برای اثبات این نظریه ارائه دهد.


6- نقطه اوج نفتی


کاهش ذخایر نفتی جهانی قطعا واقعیتی است که می تواند به فروپاشی سرمایه گذاری و اقتصاد جهانی منجر شود. اما نظریه نقطه اوج نفتی درباره موضوع افزایش تقاضا در برابر میزان تولید بحث می کند بر اساس این نظریه زمانی فرا خواهد رسید که تقاضای این منبع انرژی از میزان تولید آن پیشی خواهد گرفت.  برخی معتقدند این پدیده در حال حاضر آغاز شده است اما برخی دیگر آغاز آن را سال 2012 اعلام کرده اند. با این همه و با وجود تلاش برای تولید منابع جایگزین انرژی احتمال وقوع این پدیده 4 از 10 محاسبه شده است.



 


7- نابودی نسل زنبورها


36 درصد از کندوهای زنبور در ایالات متحده در زمستان 2008 به دلیل اختلالی به نام اختلال نابودی کلونی زنبورها از بین رفتند. این اختلال که طی آن تمامی زنبورهای کارگر یک کندو به صورت ناگهانی می میرند و تنها زنبور ملکه به جا می ماند در چندین کشور اروپایی از جمله فرانسه، بلژیک، ایتالیا، پرتغال و اسپانیا رواج یافته است. تاکنون دلایلی مانند آفتها، تغییرات شدید جوی و امواج تلفن همراه عوامل بروز این اختلال اعلام شده اند اما تاثیر هیچ یک از آنها تاکنون به اثبات نرسیده است و از آنجایی که تاکنون درمانی موثر نیز برای کنترل این اپیدمی ارائه نشده است، پیش بینی می شود نظریه انقراض زنبورها به زودی به واقعیتی تلخ تبدیل شود. با توجه به این حقیقت که پرورش بسیاری از محصولات کشاورزی از جمله سویا، پنبه، دانه های روغنی مانند بادام، انگور، سیب و گلهای آفتابگردان نیازمند حضور زنبورها بوده و فعالیتهای این حشرات کوچک بر روی تولید 30 درصد از غذای جهان تاثیری مستقیم به جا می گذارد، بالاترین احتمال نابودی حیات در اثر پدیده ای طبیعی به این نظریه ارائه شده و 7 از 10 تخمین زده شده است.

روح چیست ودر کجاست؟

 براستی روح چه معنا دارد ؟ آیا تا بحال به این سئوال فکر کرده اید. اگر به کتا ب لغتنامه انگلیسی به فارسی مراجعه کنید . معا نی متفاوتی ازروح مشاهده می کنید. مثل روح ، جان ، روان ، شبح ، جن و الهام ... اگر به لغتنامه آلمانی به فارسی مراجعه کنید . بااین کلمات برخورد می کنید . مثل معنویت، روحیه ، ذهن، هوش، جاندار و روان و ..... با مراجعه به کْتب ادبی و یا  هر کتابی امثال آنها  در باره روح . نه تنها از روح چیزی متوجه نمی شوید . بلکه بیشتر از قبل گمراه  وسرگردانتر میشوید.  به دلیل اینکه مولفین این نوع کتابها هم از روح اطلاعی ندارند، و نمی توانند به ما کمک کنند. کلمه روح در ادبیات ما با ترکیبهای مختلفی استفاده شده است.  در همه ادیان معتبر جهان هم،از آن بارها و بارها نام برده شده است.  بخاطر همین بنظر همه ما خیلی آشنا می آید، ولی با وجود این آنرا نمی شناسیم.  بطور روزمره و عامیانه ما کلماتی مانند، روح پاک یا روحش شاد، یا عذاب روحی و یا کلماتی امثال این را استفاده میکنیم. بدون اینکه متوجه باشیم، که ما در باره چه کلمه والائی صحبت می کنیم. و هیچکس هم که تا به حال نتوانسته است آن را ببیند، یا لمس کند. همه اطلاعات ما از یکسری کلمات نا مفهوم و بی محتوا تشکیل شده است . و از نقل و قول کردن این کلمه هیچگونه بیم و هراسی هم نداریم . همچنین در نمایشهای درام و کارهای هنری از روح به عنوان شبح و یا جن استفاده می کنیم. فقط برای ترس، یا خنده بیننده ، آنرا بکار می بریم.  در بسیاری از ادیان، از روح برای ترساندن معتقدین به آن دین استفاده می کنند . در بعضی از ادیان معتبرجهان، روح بعد از مردن، مطرح و شناخته می شود . مثل آنکه گفته شده است، که روح در شب اول قبر به کالبد مرده بر می گردد، و مرده را برای مدتی زنده می کند، تا بتواند آن شخص به سئوال و جواب ملکه شب اول قبر جواب بدهد، و جواب کارهای نیکش ( ثوابها ) و یا اعمال بدش      ( گناهانش ) را بگیرد و روح در آن موقع قضاوت می شود.  بعد از آن روح ما باید منتظر بماند تا در روز قیامت همراه با جسم ما که دو باره متولد شده به بهشت و یا جهنم برود. البته این تعریفی است که به ما ارث رسیده است . ولی نکته قابل توجه این است که ، ما قبل از مردن از روح هیچگونه اطلاعی نداریم ، ولی بعد از مردن با روح خودمان روبرو می شویم.  بوداییان  معتقدند  که روح از مملکتی به مملکتی دیگر حرکت می کند، و شخص مرده که، روح از آن جدا شده است ، در جسم نوزاد دیگری حلول می کند و دو باره به زندگی نو در کالبد جدیدی ادامه خواهد داد و از نظر دین هندو ، روح نوری است که از حضرت شیوا  ( یکی از خدایان ) به بدن هر کس منعکس میشود . ولی بعد از مطالعه کردن روح در ادبیاتها و ادیان مختلف برای همگان واضح و آشکار ا ست، که هیچکدام با روح آشنا نیستند.  نمیدانند که روح یعنی چه ، و دلیل بزرگ آن، خود ما هستیم . که خودمان را نمی شناسیم . و اگر ما قادر به خودشناسی باشیم . روح به خودی خود شناخته میشود و نیازی به کاوش و تحقیقات در ادیان مختلف نمی باشد . ما در جهان با میلیونها تعریف روبرو هستیم . ولی باید بدانیم که فقط یکی از آنها حقیقت ا ست . حقیقت این است که ما باید به دانشی برسیم که بفهمیم که ما روح هستیم .  من و شما و همه انسانها روح هستیم. نه آن جسمی که ما آن را مشاهده میکنیم.  نکته قابل اشتراک در همه ادیان معتبر جهان این مطلب می باشد، که محل استقرار روح در قلب هر انسان می باشد . بدن ما حامل و نگهدارنده و مرکب و یا معبد روح می باشد ،همان روحی که خداوند در قلب ما مستقر کرده است . اما در قرن اخیر در باره بدن، و این معبد، تحقیقات بسیاری بعمل آمده است و مطالعات زیادی در باره آن شده است . در مورد بدن پزشکان بهتر میتوانند اطلاعات لازم را در اختیار شما عزیزان قرار بدهند، چرا که ادامه این مطلب ، راجع به بدن در بحث ما نمی گنجد ، برای شناخت روح، ما نیاز به وسایلی داریم ، مثل بررسی یک کشور، که نیاز به نقشه مورد نظر داریم . با داشتن نقشه آن کشور می توانیم. به مشخصات آن آشنا شویم. یعنی نقشه ، عامل شناسائی آن کشور میباشد. مملکت روح ، یا شناسائی مکان روح ، نیاز به یک عامل ( نقشه ) دارد، که آنرا بشناسیم. آن نقشه راهنما و هدایت کننده ما چیزی نیست. جز کندالینی که در مبحث کندالینی آن را مفصلأ توضیح داده ایم. ولی در این قسمت باید گفت که از برکت حرکت کندالینی در هر شخص و با پیوستن به روح و روان ، در بدن ما هیجان و ارتعاشی به بار می اورد. و یک لرزش و یا یک ارتعاش ملایمی اندام ما را در بر می گیرد . در این حالت انسان مثل یک پرنده احساس سبکی کرده ومی خواهد به کهکشان پرواز کند، و به همه انسانها نوید آزادی و پیوند روح و جسم را برساند. در این حالت است که شما با روح خودتان آشنا می شوید، و یواش یواش متوجه خواهید شد که روح به شما کمک خواهد کرد. که چگونه بتوانید بدنتان را در کنترل خود درآورید، و توسط آن هدایت خود را به دست بگیرید .  با برخورد و با آشنائی با عکس العمل های بدن خودتان متوجه میشوید. زمانی که شما با روح خود پیوند پیدا کنید ، بدن شما از جمله دستان شما گواهی خواهند داد، که آیا شما با روح خودتان و یا با خالق خودتان ارتباط دارید یا نه ؟  این گواهی نشانگر روح میباشد. که شما به آن ملحق شده اید و معنای روح را عملأ احساس میکنید . دیگر نه در کتابها و نه در فرهنگها و در مذاهب به دنبال آن نمی گردید، بلکه خودتان با آن آشنا شده اید و با آن برخورد کرده اید و با آن عملأ ارتباط بر قرار می کنید.  در زندگی روزمره، روح خودتان، رابط شما، و خداوند و کل کائنات خواهد بود و روح همیشه به شما کمک خواهد کرد که به سئوالاتی که توسط تفکر و علم خودتان که تا بحال به آن نرسیده اید و همیشه بدون جواب مانده است بدست بیاورید ، و به آرامشی برسید که میلیونها انسان در پی آن هستند

http://www.solhe-daruni.comمنبع :   

زیبایی شناسی قدرت

 نظم جهانی یا برنامه ی پنهان جهانی 

کشفیات علمی و پیشرفت فناوری قرن بیستم، به ویژه در الکترونیک و انتقال اطلاعات، افق های جدیدی را در مقابل انسان گشوده است که در آغاز قرن بیستم، حتی برای اندیشمندان نیز قابل تصور نبود. از این رو انسان امروزی بهیچ وجه با گذشته قابل قیاس نیست. ذهنیت متحول شده ی انسان موجب ایجاد یک سری تغییرات اصولی و کلی در زمینه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شده است که رابطه ی بین حکومتها و مردم را نیز شدیداً تحت تأثیر قرار داده است. بتدریج اراده های جمعی جایگزین اراده های فردی شده و خواست افراد قدرتمند و حاکمان نیز جای خود را به خط مشی ها و برنامه های اقتصادی و سیاسی احزاب و گروه ها داده است. موفقیت و شکست دولتها نیز تابع کارایی یا ضعف برنامه ها و نحوه ی اجرای آنها است. بنابراین امروزه خط مشی ها و برنامه ها، مسیر حرکت جامعه و سرنوشت مردم را رقم می زنند و دولتها نیز با نقاب برنامه ها ظاهر می شوند.

مهمترین مسئله ای که در برنامه دولتهای امروزی قابل مشاهده است، این است که برنامه ی ارائه شده از طرف هر دولتی، گذشته از توجه به امکانات داخلی، تحت تاثیر برنامه های سایر دولتها تدوین و اجرا می شود. سمت گیری برنامه ی یک دولت به بخشی خاص مثلاً کشاورزی یا نظامی موجب می شود سایر دولتها متناسب با آن برنامه ریزی کنند. افزایش یا کاهش بودجه نظامی یک کشور، دیدگاه بودجه نویسی دولتهای همسایه را – به ویژه اگر رابطه ی خصمانه داشته باشند – تغییر می دهد. بنابراین قاعده ی کلی برنامه ریزی دولتها تحت تأثیر یک سری قوانین نانوشته ی جهانی است که مشخص کننده محدودیت های تحمیلی به دولتها است و همین محدودیت ها مسیر حرکت جامعه را تعیین و سرنوشت شهروندان را رقم می زند.

دولتها مانند نوازندگانی هستند که از پیش مشق آهنگی که باید بنوازند، نوشته شده است. مهارت دولتها در نحوه ی نواختن و سازی که انتخاب می کنند بی تأثیر نیست، اما در انتخاب و تغییر مشق آهنگ، اختیار چندانی ندارند.   

تمام نلاشهای اندایشمندان، مصلحین بزرگ و مکاتب مختلف سیاسی، اجتماعی و اخلاقی و حتی ادیان و اعتقادات مذهبی در این جهت بوده که قواعد کلی حاکم بر جامعه انسانی را تغییر دهند. به عبارت دیگر تا مشق آهنگ جهانی تغییر نکند، آهنگ جدیدی نخواهیم شنید. از طرف دیگر مجموعه ی تمام برنامه های دولتها نیز به نوبه ی خود، تابع و تحت تاثیر یک سری قوانین حاکم بر نظام هستی و کنش بین اجزای آن است. امروزه تإثیر متقابل رویدادها در برنامه ریزی دولت ها از چنان اهمیتی برخوردار است که وقوع یک رویداد(مثلاً بروز یکنوع بیماری یا خشک سالی) در یک کشور آفریقایی، برنامه های دولتهای اروپائی و آسیایی را تحت تاثیر قرار می دهد.  این تأثیرات به قدری مهم و اساسی است که می توان ادعا کرد، یک برنامه کلی و نانوشته و پنهان و در عین حال پویا در سطح جهان وجود دارد و همه ی دولتها – خواه و ناخواه – برنامه ی خود را متناسب با این برنامه ی جهانی تدوین و اجرا می کنند. لذا موفقیت یا شکست برنامه ی هر دولتی تابع میزان هماهنگی آن با برنامه ی پنهان جهانی است.

نظام جهانی یا برنامه ی پنهان جهانی پدیده ای تازه یا نوعی اختراع نیست، بلکه همواره در طول تاریخ وجود داشته و پیشرفت علمی و فناوری تنها قانونمند بودن و اهمیت توجه به آن را مشخص کرده است. پویایی آن نیز ناشی از کنش متقابل بین اجزای تشکیل دهنده ی آن است. تا جایی که به تاریخ انسان و ماهیت انسان مربوط می شود، انسان موجودی اجتماعی است و تشکیل جوامع مختلف تابع نظام جهانی است و حکومتها مدعی حفظ و پایداری جوامع و تبعیت از نظام جهانی هستند. موفقیت های مقطعی حکومتها در حفظ جوامع، این تصور را القاء می کرده که چنین حکومتی بهترین نوع حکومت یا روش پایداری جوامع و در نهایت یاری دهنده اعضای جامعه برای رفع نیاز آنها است. رشد برخی از حکومتها موجب پیدایش امپراطوری ها می شده و این رشد و گسترش مقطعی و موقتی، انگیزه های جاه طلبانه ی برخی از اعضای جوامع و سردمداران حکومت را تحریک می کرده یا آنها را به سوی خود فریبی سوق می داده و چنین تصور و القاء می کردند که نظم واقعی و آرمانی همان نظام آنها است و شروع به بسط و گسترش حوزه تحت تسلط خود می کردند تا تمام جهان را تسخیر کرده و بر آن مسلط شوند.

اما امپراطوری ها نیز با دو مشکل اساسی مواجه می شدند که سرانجام به فروپاشی آنها می انجامید. یکی مشکل درونی که ناشی از نارضایتی اقشاری از جوامع بود و دیگری بیرونی که در برخورد با سایر جوامع که ناتوانی آن را برای تسلط بر کل جهان نشان می داد. این مشکلات موجب فرسایش و در نهایت فروپاشی امپراطوری ها می شد. همین برخوردها و جدال بین اقشار جامعه و یا بین حکومتها، عامل پویایی نظام سیاسی حاکم بر جهان است تا به سوی نظم جهانی حرکت کند و برنامه های خود را دائماً تغییر دهد تا به برنامه پنهان جهانی نزدیکتر شود.

بخش قابل توجهی از تلاش اندیشمندان، اقتصاد دانان، حقوقدانان و فلاسفه در جهت کشف قوائد و قوانین حاکم بر روند سیر تکامل تاریخ بوده است تا به این نکته اساسی پی ببرند که نتیجه همه تلاشها و درگیری ها سرانجام به چه می انجامد و انسان چه جامعه ای را بنیاد خواهد نهاد که فارغ از جنگ و ستیز باشد و بدون ظلم و اختلافات شدید طبقاتی، انسان احساس بهروزی و آرامش کند. در این زمینه برخی مکاتب غیر مذهبی و گاهاً ضد مذهبی نیز شکل گرفته است و طرفداران این مکاتب تلاش زیادی کردند تا مکتب خود را در عمل پیاده سازی و اجرا کنند.

مستقل از عملکرد مکاتب مختلف و نقاط قوت و ضعف آنها از نظر تئوری و عملی، این تلاشهای نظری و عملی و جنبش های آزادی خواهانه و انقلابات اجتماعی، سیاسی و صنعتی نشان می دهد که جامعه بشری – حداقل اکثریت مردم – بدنبال تدوین و اجرای برنامه ای هستند که در صورت اجرا، انسان احساس بهروزی و آرامش و امنیت کند. و این برنامه، همان برنامه ی پنهان جهانی است که در بالا مطرح شد.

عوامل سرکوب کننده هاله

چیزهایی که انرژی حیاتی (هاله) شما را به سرعت دچار کاهش، خفگی یا تغییر شکل می‌کنند عبارتند از:

1ــ ترس، استرس، اضطراب، تنفر، حسادت یا هر فکر یا احساس منفی دیگر

 ۲- بحرانهای فیزیکی در بدن، مانند بیماریها، تحریکهای مصنوعی(داروها) وغیره. این عوامل می‌توانند بطور موقت انرژی هاله را افزایش دهند ولی بعد از آن شخص دچار افت انرژی می‌شود، این اثر شبیه بالا رفتن حرارت بدن شما در هنگام بیماری است. برای تشخیص چنین بحرانی باید بتوانید هاله را تفسیر کنید. چنین هاله‌ی تقویت‌شده‌ای به احتمال زیاد سفید خواهد بود.

 - ۳ لباسها و محیطی که با هاله‌ی شما تضاد دارند. لباسهای دارای رنگهای مات، به جای اینکه انرژی حیاتی شما را تقویت کنند آن را جذب می‌کنند. جالب است که بدانید، در زمین به طور کلی مردان صرف‌نظر از فرهنگ، نژاد و تغذیه، در سنین پایین‌تری نسبت به زنان می‌میرند. به نظر ما علت این است که مردان برای بیشتر مدت عمر خود از لباسهایی به رنگ سیاه یا خاکستری استفاده می‌کنند و به ندرت رنگهای دیگر را بکار می‌برند، زنان در لباسهای خود از رنگهای متنوع‌تری استفاده کرده، بطور مکرر آنها را تغییر می‌دهند. جالب است که در طبیعت، پرندگان نر اغلب رنگهای روشن‌تری نسبت به پرندگان ماده دارند، و عمرشان هم طولانی‌تر است. طبیعت همیشه به ما درس می‌دهد، و کاری که ما باید انجام دهیم این است که از طبیعت ایده بگیریم.

یک اثر فوری پوشیدن لباسهای خاکستری، سیاه یا قهوه‌ای این است که خستگی شما را تسریع می‌کنند. آیا توجه کرده‌اید که جوانان امروزه به مراتب مسن‌تر از آنچه هستند، به نظر می‌رسند؟

منطقی است که ما تا حد امکان از تمام عوامل بالا دوری کنیم. به سر بردن با هر یک از این عوامل به مدت طولانی، می‌تواند بر روح و هاله‌ی شما تاثیری پایدار بگذارد.

مآخذ: کتاب دانشکده متافیزیک کی آرا، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر

Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Chiara College of Metaphysics, Kushamehr publications, 1381